ترجمه مقاله

کشاورز

kešāvarz

۱. زارع؛ دهقان؛ برزگر.
۲. [قدیمی] محل زراعت؛ مزرعه: ◻︎ در کشاورز دین پیغمبر / این فرومایگان خس‌وخارند (ناصرخسرو: ۴۷۳).

برزگر، برزیگر، حارث، دهقان، زارع، زراعتپیشه، فلاح، کشتکار، ورزکار

ترجمه مقاله