لغتنامه دهخدا
متداولة. [م ُ ت َ وَ ل َ ] (ع ص ) از یکدیگر نوبت به نوبت گرفته شده و دست به دست گردانیده شده . (آنندراج ) (غیاث ). || مأخوذ ازتازی ، رایج و روان و معمول و معلوم و رسمی و معهود. (ناظم الاطباء). مؤنث متداول : مرد صادق القول راست گفتار ساده لوح بود و در