کناملغتنامه دهخداکنام . [ ک ُ ] (اِ) آرامگاه و آشیانه ٔ آدمی و سایر حیوانات چرنده و پرنده و دد و دام و سباع و بهایم . (برهان ) (جهانگیری ). محل و مکان و آرامگاه آدمی وحیوانات دیگر از درندگان و آشیانه ٔ مرغ و پرندگان . (انجمن آرا) (آنندراج ). آرامگاه آدمی و وحوش و آشیانه ٔ مرغان . (فرهنگ رشیدی
کنامفرهنگ فارسی عمید۱. جایگاه حیوانات چرنده و درنده؛ شبگاه دد و دام: ◻︎ چو یک پاس بگذشت درندهشیر / به سوی کنام خود آمد دلیر (فردوسی: ۲/۲۲).۲. چراگاه.۳. آشیانه.
آشیان،کُنامnicheواژههای مصوب فرهنگستانمحیطزیست منحصربهفردی که یک اندامگان برای بقا به آن نیاز دارد
کُنامبازارniche marketواژههای مصوب فرهنگستانبخش کوچکی از بازار که بر ارائة محصول برای برآوردن نیازهای خاص متمرکز است
کنامگاهلغتنامه دهخداکنامگاه . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) چراگاه دواب : و چهارصد گزی زمین ... و به عهد ملک سعید اردشیر کنامگاه اسبان تازی او بود. (تاریخ طبرستان ).
کنامگاهلغتنامه دهخداکنامگاه . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) چراگاه دواب : و چهارصد گزی زمین ... و به عهد ملک سعید اردشیر کنامگاه اسبان تازی او بود. (تاریخ طبرستان ).