کهتر
کهتَر، کوچک، پست، فرومایه
۱. کوچک.۲. کوچکتر؛ کهتر.
مقوله: احساسات فردی بدنام بودن، بی آبرو بودن، ناچیزبودن، کهتر بودن
۱. بزرگ، کاپیتان، مبصر ۲. بزرگتر، مسنتر ≠ کهتر