کوتولۀ قهوهایbrown dwarfواژههای مصوب فرهنگستانستارهای که بهخاطر جِرم کم نمیتواند واکنشهای هستهسوزی را در هستۀ خود انجام دهد و مانند ستاره بدرخشد
کوتولهلغتنامه دهخداکوتوله . [ ل َ / ل ِ ] (ص ) قصیر و کوتاه . (از ناظم الاطباء). کوتاه قد. (فرهنگ فارسی معین ). در تداول عوام ، کسی که بالا از حد طبیعی بسیار کوتاهتر دارد. پست قد. کوتاه بالا. قصیرالقامه . قدکوتاه . نهایت پست قد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).