کوفتگیلغتنامه دهخداکوفتگی . [ ت َ / ت ِ ] (حامص ) صدمه و آسیب و ضرب و پایمالی و لگدکوبی و پاسپری . (ناظم الاطباء). کوفته بودن . (فرهنگ فارسی معین ). صدمت . صفت و چگونگی کوفته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و بیشتر آن از سر پراکندگی خاطر
کوفتیلغتنامه دهخداکوفتی . (ص نسبی ) مبتلابه کوفت . سیفلیسی . کوفتی و آتشکی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آدم کوفت گرفته . مبتلا به مرض سیفلیس . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). || در تداول عامه خاصه زنان ، سخت مکروه . سخت منفور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || ناچیز. بی ارز. (یادداشت به خط م