کوهستانلغتنامه دهخداکوهستان . [ هَِ ] (اِخ ) نام ولایتی است از خراسان که آن را کهستان هم می گویند و معرب آن قهستان است و به تعریب اشتهار دارد. (برهان ). قهستان . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). این ناحیه که در قسمت جنوب خراسان کنونی است ، شامل بیرجند و طبس و قاین و گناباد و تون و ترشیز و خوا
کوهستانلغتنامه دهخداکوهستان . [ هَِ ] (اِ مرکب ) معروف است که کوهسار باشد، یعنی جایی که درآنجا کوه بسیار است . (برهان ). جایی که کوه بسیار باشد و آن را کهستان نیز گویند و عرب قهستان کرده و دراغلب ولایات قهستان نام ولایتی است ، چنانکه در خراسان قاین و قهستان و در عراق قهستان قریب به قم ... (آنندر
کوهستانلغتنامه دهخداکوهستان . [ هَِ ] (اِخ ) جبال . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جبال (اِخ ) شود.
کوهستانلغتنامه دهخداکوهستان . [ هَِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پره سر طالشدولاب که در بخش رضوانده شهرستان طوالش واقع است و 405 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
کوهستانلغتنامه دهخداکوهستان . [ هَِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره طقان که در بخش بهشهر شهرستان ساری واقع است و 820 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
قوهستانلغتنامه دهخداقوهستان . [ هََ ] (اِخ ) شهری است به کرمان نزدیک جیرفت ، و ثوب قوهی منسوب است از این جهت که در آنجا بافته میشود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دوچرخة کوهستانmountain bike,mountain bicycle, MTB, Mtn Bikeواژههای مصوب فرهنگستاندوچرخهای با تایرهای سنگین و بزرگ مخصوص دوچرخهسواری کوهستان
امواج کوهستانmountain wavesواژههای مصوب فرهنگستانموج گرانی جوّی که با عبور شارش هوای پایدار از روی مانع کوهستانی تشکیل میشود
کوهستانیلغتنامه دهخداکوهستانی . [ هَِ ] (ص نسبی ) کوهی و منسوب و متعلق به کوهستان . (ناظم الاطباء). منسوب به کوهستان . کوهی . جبلی : منطقه ٔ کوهستانی . ناحیه ٔ کوهستانی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوهستان شود.
کوهستانیلغتنامه دهخداکوهستانی . [ هَِ ] (ص نسبی ) کوهی و منسوب و متعلق به کوهستان . (ناظم الاطباء). منسوب به کوهستان . کوهی . جبلی : منطقه ٔ کوهستانی . ناحیه ٔ کوهستانی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوهستان شود.
کاکوهستانلغتنامه دهخداکاکوهستان . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین . در 51هزارگزی باختر معلم کلایه و 33هزارگزی راه عمومی . در کوهستان واقع است . سردسیر و سکنه ٔ آن 17
دوچرخهسوار کوهستانmountain bikerواژههای مصوب فرهنگستاندوچرخهسواری که بهصورت تفریحی یا رقابتی به دوچرخهسواری کوهستان میپردازد
دوچرخهسواری کوهستانmountain bikingواژههای مصوب فرهنگستانیکی از رشتههای جذاب دوچرخهسواری که با دوچرخة کوهستان و در مسیرهای کوهستانی طراحیشده و آماده برگزار میشود
دوچرخة کوهستانmountain bike,mountain bicycle, MTB, Mtn Bikeواژههای مصوب فرهنگستاندوچرخهای با تایرهای سنگین و بزرگ مخصوص دوچرخهسواری کوهستان
امواج کوهستانmountain wavesواژههای مصوب فرهنگستانموج گرانی جوّی که با عبور شارش هوای پایدار از روی مانع کوهستانی تشکیل میشود