مهاجرت می کند، فرا کوچ کردن، کوچ دادن، تناسخ کردن
فرستاده شده، فرا کوچ کردن، کوچ دادن، تناسخ کردن
مهاجرت کن، فرا کوچ کردن، کوچ دادن، تناسخ کردن
۱. کوچ کردن؛ کوچیدن؛ کوچ.۲. [مجاز] مرگ.
کوچ کرد