ترجمه مقاله

کیمیا

kim[i]yā

۱. در باور قدما، ماده‌ای فرضی که به‌وسیلۀ آن می‌توان هر فلز پَست مانندِ مس را تبدیل به زر کرد؛ اکسیر.
۲. [مجاز] هرچیز نادر و کمیاب.
۳. [قدیمی] شیمی‌.
۴. (تصوف) [مجاز] مرشد کامل.
۵. [قدیمی، مجاز] مکر؛ حیله؛ تدبیر؛ افسون؛ فریب: ◻︎ نکشتم نرفتم به راه نیا / کنون ساخت بر من چنین کیمیا (فردوسی: ۱/۲۱۷).
⟨ کیمیای سعادت: [قدیمی، مجاز] مایۀ خوشبختی: ◻︎ دریغ و درد که تا این زمان ندانستم / که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق (حافظ: ۶۰۰).

۱. اکسیر
۲. شیمی

ترجمه مقاله