ترجمه مقاله

کینه

kine

۱. دشمنی؛ عداوت؛ بغض.
۲. = انتقام
۳. [قدیمی] جنگ.
⟨ کینه به دل گرفتن: احساس دشمنی پیدا کردن.
⟨ کینه خواستن (جستن، توختن): (مصدر لازم) [قدیمی] انتقام گرفتن.
⟨ کینه داشتن: (مصدر لازم) دشمنی داشتن.
⟨ کینه ساختن: (مصدر لازم) [قدیمی] جنگیدن.
⟨ کینهٴ شتری: [عامیانه، مجاز] کینۀ شدید و ماندگار.
⟨ کینه کشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] انتقام گرفتن.
۲. [قدیمی] جنگیدن.
⟨ کینه ورزیدن: (مصدر متعدی)
۱. دشمنی ورزیدن.
۲. انتقام جستن.

بغض، پدرکشتگی، تنفر، حقد، دشمنی، عداوت، عناد، غرض، کین، نفرت ≠ محبت، مهر

ترجمه مقاله