ترجمه مقاله

گرانی

ga(e)rāni

۱. [مقابلِ ارزانی] گران بودن: ◻︎ ابر آبستن دُرّی‌ست گران / وز گرانیش گهر ارزان است (انوری: ۸۰).
۲. [مقابلِ سبکی] سنگینی: ◻︎ یار لاغر نه سبک باشد و فربه نه گران / سبکی به ز گرانی به همه روی و شمار (فرخی: ۹۸).
۳. (اسم) (فیزیک) [مجاز] ثقل؛ نیروی جاذبه.
۴. (حاصل مصدر، اسم) [قدیمی، مجاز] دردسر؛ مزاحمت.
۵. [قدیمی، مجاز] تکبر؛ خودخواهی.
۶. [قدیمی، مجاز] فراوانی.
۷. [قدیمی، مجاز] دیرهضمی.
۸. [قدیمی، مجاز] حاملگی؛ آبستنی: ◻︎ گران بود و اندر شکم بچه داشت / همی از گرانی به سختی گذاشت (فردوسی: ۱/۲۲۸).
۹. [قدیمی، مجاز] سستی؛ رخوت.
۱۰. [قدیمی، مجاز] آهستگی.
۱۱. [قدیمی، مجاز] سرسنگینی. ۱
۱۲. [قدیمی، مجاز] خشونت: ◻︎ تو نازک طبعی و طاقت نیاری / گرانی‌های مشتی دلق‌پوشان (حافظ: ۷۷۴).

۱. ثقل، سنگینی، وزین
۲. غلا
۳. دشواری، سختیصعوبت
۴. گرانبهایی، ≠ ارزانی

ترجمه مقاله