ترجمه مقاله

گرماگرم

garmāgarm

۱. [مجاز] زمان اوج یا شدت گرفتن امری.
۲. [مجاز] در حالت گرمی؛ سردنشده.
۳. [قدیمی، مجاز] فوراً؛ سریعاً.
۴. (صفت) [قدیمی] بسیارگرم.
۵. (قید) [قدیمی، مجاز] باشوروشوق.

اوج، بحبوحه

ترجمه مقاله