ترجمه مقاله

گرو

gero[w]

۱. چیزی که در نزد کسی بگذارند و در حدود ارزش آن پول قرض کنند به ‌این شرط که هرگاه پول را دادند آن را پس بگیرند؛ گروگان.
۲. (اسم مصدر) شرط‌بندی.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] گرفتاری.
⟨ گرو باختن: (مصدر لازم) [قدیمی] مغلوب شدن در شرط و قمار.
⟨ گرو بردن: (مصدر لازم) [قدیمی] پیروز شدن در مسابقه یا شرط و قمار.
⟨ گرو بستن: (مصدر لازم) [قدیمی] شرط بستن بر سر چیزی.
⟨ گرو دادن: (مصدر متعدی) چیزی را به‌رهن به ‌کسی دادن.
⟨ گرو ستاندن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = ⟨ گرو ستدن
⟨ گرو ستدن: (مصدر متعدی) [قدیمی] گرو گرفتن؛ چیزی را به‌رهن گرفتن.
⟨ گرو کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] گرو گرفتن؛ چیزی را به‌رهن گرفتن.
⟨ گرو کشیدن: (مصدر لازم) چیزی را تا وصول طلب خود از بدهکار در گرو نگه‌داشتن؛ گروکشی کردن.
⟨ گرو گذاشتن: (مصدر متعدی) چیزی را به‌ عنوان گرو نزد کسی گذاشتن؛ گرو گذاردن؛ گرو نهادن.
⟨ گرو گرفتن: (مصدر متعدی) = ⟨ گرو کردن

۱. رهن، شالهنگ
۲. داو
۳. شرط

ترجمه مقاله