ترجمه مقاله

گساردن

gosārdan

۱. خوردن.
۲. می‌ خوردن.
۳. غم ‌خوردن.

۱. آشامیدن، نوشیدن
۲. زایل کردن، زدودن، ستردن، محو کردن
۳. سپری کردن، طی کردن

ترجمه مقاله