شنآسsand millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی استوانهای و قائم، حاوی شن، با میلۀ چرخان و دیسک (disc) که آسمایه در آن میگردد متـ . آسیای شنی
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
تپۀ شنیsand humpواژههای مصوب فرهنگستانتپهای شنی که در انتهای یک خط فرعی برای متوقف کردن قطار فراری ایجاد میکنند
صافی شنیsand filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و بهصورت لایهلایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده میکنند
آبسنگ ماسهایsand reefواژههای مصوب فرهنگستانسد یا پشتۀ کوتاهی از ماسه در امتداد کرانۀ دریاچه یا دریا که با جریان آب یا موج شکل میگیرد متـ . سد ماسهای sandbar
گسنلغتنامه دهخداگسن . [ گ ُ ] (اِ) گرسنگی که در مقابل سیری است . (برهان ). رجوع به گرسنه و گشنه و گسنه شود.
گسنلغتنامه دهخداگسن . [ گ ُ ] (اِ) گرسنگی که در مقابل سیری است . (برهان ). رجوع به گرسنه و گشنه و گسنه شود.
باگسنلغتنامه دهخداباگسن . [ گ ِ س ِ ] (اِخ ) از شاعران معروف دانمارک که در 1764 م . بدنیا آمده و بسال 1826 درگذشته است . او متناوباً در فرانسه و آلمان و دانمارک توقف داشت . معروفترین اثر وی اپرای «اوژیه لودانوا» است . ورجوع به