گشایش

gošāyeš

معنی

۱. رهایی.
۲. حل شدن.
۳. (اسم) (موسیقی) گوشه‌ای در دستگاه ماهور.
۴. [قدیمی] فراخی؛ وسعت.
۵. [قدیمی، مجاز] فتح؛ تسخیر.
⟨ گشایش یافتن: (مصدر لازم) وسعت‌ یافتن؛ فراخی پیدا کردن.

مترادف

۱. افتتاح، باز، سعه
۲. فرج
۳. تسخیر، فتح
۴. حل ≠ انسداد

جست‌وجوی دقیق

گشایش

فرهنگ فارسی عمید

۱. رهایی.۲. حل شدن.۳. (اسم) (موسیقی) گوشه‌ای در دستگاه ماهور.۴. [قدیمی] فراخی؛ وسعت.۵. [قدیمی، مجاز] فتح؛ تسخیر.&lang; گشایش یافتن: (مصدر لازم) وسعت‌ یافتن؛ فراخی پیدا کردن.

گشایش

لغت‌نامه دهخدا

گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) مولانا... از جمله ٔ ملایانی است که در سال 842 هَ . ق . به اورامان سفر کرد تا مردم آنجا را قرآن تعلیم دهد. این ملا چشمانی ضعیف داشت . (از تاریخ کرد رشیدیاسمی ص 122).

گشایش

گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 35هزارگزی جنوب باختر مرکز سراسکند و 2هزارگزی به خطآهن میانه به مراغه . منطقه ای است کوهستانی ، هوای آن معتدل و دارای <spa

گشایش

لغت‌نامه دهخدا

گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان ازومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 18هزارگزی شمال خاوری ورزقان و 14هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. هوای آن معتدل و دارای 142 تن

گشایش

لغت‌نامه دهخدا

گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان از سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 3هزارگزی جنوب خاوری مراغه به قره آغاج . هوای آن معتدل و دارای 26

جست‌وجوی هم‌آوا

سس پنیر

cheese sauce

واژه‌های مصوب فرهنگستان

هریک از انواع سس‌های سفید طعم‌دارشده با پنیر که عمدتاً برای پوشش دادن برخی از غذاها مانند نی‌رشته یا ماهی، به کار می‌رود

سس پیاله‌ای

dipping sauce, dip

واژه‌های مصوب فرهنگستان

هریک از انواع چاشنی‌هایی که ویژة غذاهای انگشتی و نان‌ها و برگک سیب‌زمینی و سبزیجات است و در ظروف دهان‌گشاد و کاسه‌مانند عرضه می‌شود تا بتوان خوراک را مستقیماَ و به‌هنگام صرف غذا در آن غوطه‌ور یا به آن آغشته کرد

لرزه‌یاب بالای چاه

uphole geophone, shotpoint seis, bug 3, uphole seis

واژه‌های مصوب فرهنگستان

لرزه‌یاب مستقر در نزدیکی دهانۀ چال انفجار

دریای آزاد

high seas

واژه‌های مصوب فرهنگستان

مناطق دریایی خارج از حاکمیت دریایی کشوری خاص

خشک‌کن خلأ

vaccum dryer, sous vide (fr.)

واژه‌های مصوب فرهنگستان

خشک‌کنی که مواد غذایی را تحت فشار کمتر از اتمسفر و در دمای پایین خشک می‌کند

جست‌وجوی مشابه

گشایشی

دیکشنری فارسی به عربی

افتتاحي

گشایشی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

inaugural

گشایش دادن

لغت‌نامه دهخدا

گشایش دادن . [ گ ُ ی ِ دَ ] (مص مرکب ) وسعت دادن . توسعه دادن . || مجازاً، بر روزی کسی افزودن . زندگانی او را مرفه ساختن : جهان آفرینت گشایش دهادکه گر وی ببندد که داند گشاد؟سعدی (بوستان ).