ترجمه مقاله

گمانه

go(a)māne

۱. چاه یا نقبی که مقنی پیش از کندن قنات در محلی که گمان آب میبرد حفر میکند.
۲. [قدیمی، مجاز] گمان؛ حدس.
⟨ گمانه بردن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز]
۱. گمان بردن؛ ظن بردن.
۲. تصور کردن.
⟨ گمانه زدن: (مصدر لازم) کندن نقب یا چاه برای پی بردن به آب.
⟨ گمانه کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) [قدیمی، مجاز] گمان کردن؛ پنداشتن.

۱. ظن، مظنه
۲. احتمال

ترجمه مقاله