گیتار هاواییHawaiian guitar, steel guitar, bottleneck guitarواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گیتار که در آن با لغزاندن میلهای فولادی بر روی صفحۀ انگشتگذاری ساز، نغمات مختلف حاصل میشود متـ . گیتار دستانهای slide guitar
تایر چهارفصلall-season tyre/ all season tyerواژههای مصوب فرهنگستانتایری با رویۀ بادوام و قدرت کشانش مناسب در جادههای خیس و خشک که حرکتی نرم و بیصدا دارد
برج خنککن ترwet cooling tower, evaporative cooling towerواژههای مصوب فرهنگستانبرجی که آب را با ریزافشانی و تبخیر براثر تماس مستقیم با جریان هوا خنک میکند
گشت عمومیpublic tour, retail tour, scheduled tour, per-capita tour, individual tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی برای عموم که در آن فرد بلیت خود را شخصاً تهیه میکند
گشت گروهیpre-formed tour, pre-formed group tour, charter tour, group tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی که اعضای آن با هم پیوندهای مشترک دارند و فردی از بین آنها بهعنوان سرگروه مسئولیت کارها را بر عهده دارد
مدیر گشتtour manager, tour escort, tour directorواژههای مصوب فرهنگستانفردی که از طرف گشتپرداز بر جریان سفر و اجرای گشتنامهها مدیریت و نظارت دارد
گیتارلغتنامه دهخداگیتار. (فرانسوی ، اِ) آلتی است از آلات موسیقی شبیه ویولون که با مضراب نواخته گردد. قیتار. قیثار. (از المنجد).
گیتارفرهنگ فارسی عمیدساز زهی زخمهای با پشت و روی هموار، دستهای پهن که به گوشیهای کوک ختم میشود و شش سیم که بهوسیلۀ زخمه یا انگشت نواخته میشوند.
گیتارفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) از سازهای زهی که دارای شش سیم می باشد و با انگشتان دست نواخته می شود.
گیتارلغتنامه دهخداگیتار. (فرانسوی ، اِ) آلتی است از آلات موسیقی شبیه ویولون که با مضراب نواخته گردد. قیتار. قیثار. (از المنجد).
گیتارفرهنگ فارسی عمیدساز زهی زخمهای با پشت و روی هموار، دستهای پهن که به گوشیهای کوک ختم میشود و شش سیم که بهوسیلۀ زخمه یا انگشت نواخته میشوند.
گیتارفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) از سازهای زهی که دارای شش سیم می باشد و با انگشتان دست نواخته می شود.