ترجمه مقاله

یاب

yāb

۱. ضایع.
۲. نابود.
۳. بیهوده؛ هرزه؛ یاوه؛ به‌کارنیامدنی: ◻︎ جز به ‌مدح او سخن ‌گفتن همه باد است و دم / جز به مهر او هنر جستن همه یاوه‌ست و یاب (سوزنی: لغت‌نامه: یاب)، ◻︎ دنیا خود جَست و نجُستی تو دین / چیست به ‌دست تو به‌جز باد و یاب (ناصرخسرو: ۱۴۱).
۴. (اسم) روی؛ سیما؛ صورت.

ترجمه مقاله