یاتاقانفرهنگ فارسی عمیدحلقۀ فلزی در اتومبیل که میله در داخل آن حرکت میکند.⟨ یاتاقان زدن: آسیب دیدن یاتاقانهای خودرو بر اثر نرسیدن روغن.⟨ یاتاقان سوزاندن: = ⟨ یاتاقان زدن
یاطاقانلغتنامه دهخدایاطاقان . (ترکی ، اِ) در اصطلاح مکانیک دو نیم دایره از جنس بوبیت است که در موتور اتومبیل جایی که دسته ٔ پیستونها بر روی میل لنگ نصب می شود قرار دارد.یاطاقان باید همیشه در روغن شناور باشد. یاتاغان .
خوردگی یاتاقانbearing corrosionواژههای مصوب فرهنگستانحملۀ شیمیایی ـ اسیدی به آلیاژ یا یکی از فلزهای آلیاژ یاتاقان که ناشی از تجزیۀ روغن یا گریس است
یاتاقان بیرونیoutboard bearingواژههای مصوب فرهنگستانیاتاقانی که در سمت خارجی چرخ بر روی محور نصب میشود
یاتاقان غلتکیroller bearingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تکیهگاه یا بالشتک استوانهای مجهز به گویچههای فولادی سختکاریشده
یاتاقانگردjournalواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از محور که در داخل یاتاقان لغزشی قرار دارد و در درون آن میچرخد
یاتاقانگردjournalواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از محور که در داخل یاتاقان لغزشی قرار دارد و در درون آن میچرخد
خوردگی یاتاقانbearing corrosionواژههای مصوب فرهنگستانحملۀ شیمیایی ـ اسیدی به آلیاژ یا یکی از فلزهای آلیاژ یاتاقان که ناشی از تجزیۀ روغن یا گریس است
مواد یاتاقانیbearing materialsواژههای مصوب فرهنگستانموادی که ساییده شدن جزئی بعضی از فازهای آنها باعث ایجاد روانکاری بین دو سطح میشود
یاتاقان بیرونیoutboard bearingواژههای مصوب فرهنگستانیاتاقانی که در سمت خارجی چرخ بر روی محور نصب میشود
یاتاقان غلتکیroller bearingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تکیهگاه یا بالشتک استوانهای مجهز به گویچههای فولادی سختکاریشده
یاتاغانفرهنگ فارسی معین[ تر. ] (اِ.)= یاتاقان . یاطاقان : وسیله ای فلزی یا لاستیکی یا چرمی ، که از ساییده شدن بازوی چرخ خودرو جلوگیری می کند.
bearingsدیکشنری انگلیسی به فارسییاتاقان، جهت، بردباری، سلوک، طاقت، وضع، رفتار، زاد و ولد، زایش، متکا، نسبت
خوردگی یاتاقانbearing corrosionواژههای مصوب فرهنگستانحملۀ شیمیایی ـ اسیدی به آلیاژ یا یکی از فلزهای آلیاژ یاتاقان که ناشی از تجزیۀ روغن یا گریس است