ابوعبدالغتنامه دهخداابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ](اِخ ) یعیش بن ابراهیم اموی . رجوع به یعیش ... شود.
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعیش . علی بن احمدبن عبدالرحمان بن احمدبن عبدالرحمان بن یعیش زهری باجی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن یعیش . رجوع به علی باجی (ابن احمدبن عبدالرحمان بن ...) شود.
غریةلغتنامه دهخداغریة. [ غ َ ری ی َ ] (اِخ ) قریه ای است از اعمال زُرع از نواحی حوران . یعیش بن عبدالرحمن بن یعیش الضریر غروی بدانجا منسوب است . (از معجم البلدان ).
ذوالغرةلغتنامه دهخداذوالغرة. [ ذُل ْ غ ُرْ رَ ] (اِخ ) لقب برأبن عاذب صحابی است . || (اِخ ) لقب یعیش هلالی صحابی است .
ابوالبقاءلغتنامه دهخداابوالبقاء. [ اَ بُل ْ ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن صایغ یعیش بن علی . رجوع به ابن صایغ موفق الدین ... شود.