ینمهلغتنامه دهخداینمه . [ ی َ م َ / م ِ ] (اِ) گیاهی که در نیک شدن زخمها به کار برند. (ناظم الاطباء). به لغت اهل مغرب گیاهی باشد که به جهت نیک شدن زخمها به کار برند. (برهان ) (آنندراج ). نباتی است که به شیرازی سنبل دارو خوانند و در جراحتهاو زخمهای تازه مستعمل
ینمهفرهنگ فارسی عمیدگیاهی با ساقۀ کوتاه، گلهای زرد، و برگهای زرد شبیه برگ کاسنی که برای معالجۀ جراحت به کار میرفت؛ منبلدارو.
نامنماname tag, name tapeواژههای مصوب فرهنگستاننوار کوچک یا برچسبی که بر روی لباس نظامی نصب میشود و نشاندهندة نام و نشان پایور است
نمچهلغتنامه دهخدانمچه . [ ن َ چ َ / چ ِ ] (اِخ ) در اصطلاح عثمانیان ، آلمان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نمسه شود. || اطریش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نمسه شود.
نمهلغتنامه دهخدانمه . [ ن َ م َه ْ ] (ع اِمص ) سرگشتگی مانندی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حالتی شبیه به حیرت و سرگشتگی . (ناظم الاطباء). شبه حیرت . (اقرب الموارد) (از المنجد). || (مص ) دچار شبه حیرت شدن : نمه نمهاً؛ کان به نمه ، ای شبه الحیرة، فهو نامه و نَمِه ْ. (از المنجد) (از اقرب ال
نمهلغتنامه دهخدانمه . [ ن َ م ِه ْ ] (ع ص ) نامه . آنکه به شبه حیرت دچار است . (اقرب الموارد)(از متن اللغة) (از المنجد). رجوع به نَمَه ْ شود.
ینمةلغتنامه دهخداینمة. [ ی َ م َ] (ع اِ) یکی ینم . ینمه . (منتهی الارب ). واحد ینم یعنی یک دانه اسفرزه . (ناظم الاطباء). رجوع یه ینم شود.
اسپرزهلغتنامه دهخدااسپرزه . [ اِ پ َ زَ / زِ ](اِ) اسفرزه . قطونا. بزرقطونا. اسپغول . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). شکم پاره . قارنی یارق . اسفیوس . برغوثی . بخدُق . فسیلیون . یَنم . ینمه .
ینملغتنامه دهخداینم . [ ی َ ن َ ] (ع اِ) بزرقطونا. ینمه . (آنندراج ). اسفرزه . (ناظم الاطباء). سفرزه . اسپرزه . (یادداشت مؤلف ). || گیاهی که در التیام زخمها به کار آید. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نباتی است . (مهذب الاسماء).
اسفرزهلغتنامه دهخدااسفرزه . [ اِ ف َ زَ / زِ ] (اِ) قطونا. بزرقطونا. (محمودبن عمر). اسپرزه . اسپغول . شکم پاره . قارنی یارق . اسفیوس . سبیوس . سابوس . سپیوش . اشجاره . ختل . بخدق . فسیلیون . بشولیون . بنگو. حشیشةالبراغیث . ینم . هروتوم . برغوثی . هریخم . ینمه .
بزرقطونالغتنامه دهخدابزرقطونا. [ ب َ رِ ق َ / ق ُ ] (ع اِ مرکب ) اسفرزه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). اسبغول . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). بشولیون . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). هری تخم . (مهذب الاسماء). فارسیان آنرا اسیلیوس [ظ: اسفیوش ] خوانند. (نزهةالقلوب