ترجمه مقاله

یک انداز

yek[']andāz

۱. تیرانداز ماهری که با‌ یک‌بار تیر انداختن شکار یا دشمن را از پا درآورد: ◻︎ ناوکی کز غمزۀ چشم یک‌اندازش بجست / گرچه از دل بگذرد پیکانْش در بر بشکند (مجیرالدین: ۷۹).
۲. (اسم) [مجاز] نوعی تیر کوچک.

ترجمه مقاله