ترجمه مقاله

آرمیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. آرام گرفتن؛ آرام شدن؛ آسودن؛ آسوده شدن؛ آرامش یافتن.
۲. خوابیدن؛ کم شدن؛ از جوش‌و‌خروش افتادن؛ آزاد شدن؛ رهایی یافتن.
ترجمه مقاله