ترجمه مقاله

استقامت

فرهنگ فارسی عمید

۱. ایستادگی کردن؛ ایستادگی؛ پایداری.
۲. سلامت؛ تندرستی.
۳. راستی؛ درستی.
۴. ثبات؛ استواری.
۵. (صفت) (ورزش) ویژگی هریک از مسابقاتی که دارای زمان یا مسیر طولانی هستند: دوِ استقامت، شنای استقامت، اسکی استقامت.
۶. (نجوم) [قدیمی] حرکت بعضی سیارات در جهت توالی بروج.
ترجمه مقاله