ترجمه مقاله

بردیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. از راه به طرفی شدن؛ دور گردیدن از سر راه؛ برگردیدن: ◻︎ همت بلنددار که با همت خسیس / چاووش پادشاه براند تو را که «برد!» (مولوی۲: ۲۲۷)
۲. = بردابرد
ترجمه مقاله