جار
فرهنگ فارسی عمید
مطلبی که در کوچه و بازار با آواز بلند به مردم اطلاع میدادند.
〈 جار زدن (کشیدن): (مصدر لازم، مصدر متعدی)
١. مطلبی را با آواز بلند اطلاع دادن.
۲. [مجاز] فاش کردن.
〈 جاروجنجال:
۱. دادوفریاد؛ شوروغوغا.
۲. آشوب؛ ازدحام.
〈 جار زدن (کشیدن): (مصدر لازم، مصدر متعدی)
١. مطلبی را با آواز بلند اطلاع دادن.
۲. [مجاز] فاش کردن.
〈 جاروجنجال:
۱. دادوفریاد؛ شوروغوغا.
۲. آشوب؛ ازدحام.