ترجمه مقاله

سایه دار

فرهنگ فارسی عمید

آنچه دارای سایه باشد؛ هرچیزی که سایه بیندازد؛ سایه‌ور؛ سایه‌افکن: ◻︎ صولتت باد سایه‌دار ظفر / دولتت باد دایگان ملوک (خاقانی: ۴۷۲).
ترجمه مقاله