ترجمه مقاله

لاش

فرهنگ فارسی عمید

تاراج؛ غارت؛ چپاول.
⟨ لاش ‌کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] غارت‌ کردن چیزی، به‌خصوص چیزهای خوردنی، از قبیل میوۀ درخت و خوراک‌های روی سفره؛ لاشیدن: ◻︎ ای پسر گر دل ‌و دین را سفها لاش کنند / تو چو ایشان مکن و دین و دل خویش ملاش (ناصرخسرو: ۲۷۶).
ترجمه مقاله