مثلهفرهنگ فارسی عمید۱. بریدن گوش، بینی، یا لب کسی بهعنوان شکنجه.۲. [قدیمی] بریده شدن گوش، بینی، یا لب کسی.۳. (صفت) [قدیمی] ویژگی شخص مثلهشده.