ترجمه مقاله

مزقان

فرهنگ فارسی عمید

۱. [عامیانه] موسیقی.
۲. [عامیانه] ساز موسیقی.
۳. (نظامی) [منسوخ] دسته‌ای از سازهای مختلف موسیقی که در نظام با هم نواخته می‌شد.
ترجمه مقاله