ترجمه مقاله

منظوم

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مقابلِ منثور] (ادبی) سخن موزون؛ شعر.
۲. [قدیمی] به‌رشته‌کشیده‌شده؛ به‌رشته‌درآمده.
ترجمه مقاله