ترجمه مقاله

آبادانی

فرهنگ فارسی عمید

۱. آباد بودن.
۲. (مصدر متعدی) آباد ساختن زمین با کشت‌وکار؛ آباد کردن.
۳. (اسم) [قدیمی] جایی که در آن آب و گیاه پیدا شود و مردم در آنجا زندگانی کنند.
ترجمه مقاله