ترجمه مقاله

آبدان

فرهنگ فارسی عمید

۱. ظرف آب.
۲. [قدیمی] جایی که آب در آن جمع می‌شود؛ آبگیر: ◻︎ فتد تشنه در آبدان عمیق / که داند که سیراب میرد غریق (سعدی۱: ۱۰۴).
۳. (زیست‌شناسی) [قدیمی] = مثانه
ترجمه مقاله