ترجمه مقاله

آبشخور

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مجاز] روزی؛ بهره؛ نصیب؛ قسمت.
۲. [قدیمی] جای زیست و اقامت.
۳. [قدیمی] جای آب خوردن یا آب برداشتن در کنار چشمه یا رودخانه: ◻︎ از این پس نه آشوب خیزد نه جنگ / به آبشخور آیند میش و پلنگ (فردوسی: ۲/۲۸۶).
ترجمه مقاله