ترجمه مقاله

آتشگاه

فرهنگ فارسی عمید

۱. بنایی در پیرامون شهرها که زردشتیان در آن آتش روشن می‌کنند.
۲. [قدیمی] آتشکده: ◻︎ نفسم سرد و سینه آتشگاه / دهنم خشک و دیده طوفان‌بار (انوری: ۱۹۲).
۳. جای افروختن آتش مقدس در آتشکده.
ترجمه مقاله