ترجمه مقاله

آدمی کش

فرهنگ فارسی عمید

۱. آن‌که مردم را بکشد؛ قاتل؛ آدمکش: ◻︎ می‌باش طبیب عیسوی هُش / اما نه طبیب آدمی‌کش (نظامی۳: ۳۷۷).
۲. [مجاز] بی‌رحم.
ترجمه مقاله