آسمانی
فرهنگ فارسی عمید
۱. مربوط به آسمان.
۲. الهی؛ ربانی؛ خدایی: ◻︎ بخت و دولت به کاردانی نیست / جز به تٲیید آسمانی نیست (سعدی: ۸۴).
۳. مربوط به تقدیر و سرنوشت.
۴. به رنگ آسمان؛ آبی آسمانی؛ آبی روشن؛ آبی کمرنگ.
۵. (حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] ارجمند بودن؛ گرانقدر بودن.
۲. الهی؛ ربانی؛ خدایی: ◻︎ بخت و دولت به کاردانی نیست / جز به تٲیید آسمانی نیست (سعدی: ۸۴).
۳. مربوط به تقدیر و سرنوشت.
۴. به رنگ آسمان؛ آبی آسمانی؛ آبی روشن؛ آبی کمرنگ.
۵. (حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] ارجمند بودن؛ گرانقدر بودن.