آشفته
فرهنگ فارسی عمید
۱. نامرتب.
۲. بههمبرآمده؛ خشمگین.
۳. شوریده؛ عاشق؛ پریشانحال.
۴. سرگردان؛ حیران؛ نگران؛ ناراحت؛ پریشان.
۵. (قید) حالت آشفته بودن؛ با تعجب و حیرانی.
۲. بههمبرآمده؛ خشمگین.
۳. شوریده؛ عاشق؛ پریشانحال.
۴. سرگردان؛ حیران؛ نگران؛ ناراحت؛ پریشان.
۵. (قید) حالت آشفته بودن؛ با تعجب و حیرانی.