آشوفتنفرهنگ فارسی عمید۱. پریشان شدن.۲. خشمگین شدن؛ به هم برآمدن: ◻︎ نه مردی بُوَد خیره آشوفتن / بهزیراندرآورده را کوفتن (فردوسی: ۴/۲۶۳).