ترجمه مقاله

آهنی

فرهنگ فارسی عمید

۱. چیزی که از آهن ساخته شده باشد؛ از جنس آهن.
۲. [قدیمی، مجاز] نیرومند: ◻︎ برافراشتم گرز سیصدمنی / برانگیختم بارۀ آهنی (فردوسی۲: ۱۹۹).
ترجمه مقاله