ترجمه مقاله

ابتذال

فرهنگ فارسی عمید

۱. دائم به کار بردن و کهنه کردن چیزی؛ کهنگی.
۲. خوار کردن؛ بی‌قدری؛ پستی.
ترجمه مقاله