ترجمه مقاله

ابزار

فرهنگ فارسی عمید

۱. هرچه به‌وسیلۀ آن کاری انجام شود؛ آلت.
۲. نوار باریک برجسته یا گود زینتی حاشیۀ چیزهایی از قبیل گچ‌بری، چوب، و مانند آن.
۳. واسطه برای دستیابی به هدف.
۴. دستگاه یا وسیله‌ای که برای کارهای صنعتی به کار می‌رود.
۵. [قدیمی] = ادویه
ترجمه مقاله