احدبفرهنگ فارسی عمیدویژگی کسی که سینهاش فرورفته و پشتش برآمده است؛ گوژپشت: ◻︎ بس مبارز که زیر گرز تو کرد / پشت چون پشتِ مردمِ احدب (فرخی: ۱۴).