ازبر
فرهنگ فارسی عمید
از حفظ؛ از حافظه.
〈 ازبر داشتن: (مصدر متعدی) چیزی را به یاد داشتن؛ مطلبی را در حافظه داشتن.
〈 ازبر کردن: (مصدر متعدی) حفظ کردن و به خاطر سپردن.
〈 ازبر داشتن: (مصدر متعدی) چیزی را به یاد داشتن؛ مطلبی را در حافظه داشتن.
〈 ازبر کردن: (مصدر متعدی) حفظ کردن و به خاطر سپردن.