ترجمه مقاله

اطباق

فرهنگ فارسی عمید

۱. پوشاندن.
۲. تا کردن؛ بر هم نهادن.
۳. اجماع کردن بر کاری؛ گرد آمدن و هم‌رٲی شدن گروهی برای کاری.
ترجمه مقاله