امانت
فرهنگ فارسی عمید
۱. امین بودن.
۲. [مقابلِ خیانت] راستی و درستکاری.
۳. (اسم) [جمع: امانات] مالی یا چیزی که به کسی میسپارند تا از آن نگهداری کند؛ ودیعه.
۴. دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگهداری کند.
۲. [مقابلِ خیانت] راستی و درستکاری.
۳. (اسم) [جمع: امانات] مالی یا چیزی که به کسی میسپارند تا از آن نگهداری کند؛ ودیعه.
۴. دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگهداری کند.