ترجمه مقاله

امر

فرهنگ فارسی عمید

۱. [جمع: اوامر] فرمان؛ حکم.
۲. [جمع: امور] کار.
۳. حادثه.
۴. (ادبی) در دستور زبان، فعلی که با آن فرمان می‌دهند.
۵. (تصوف) عالَم ملکوت؛ عالَم غیب.
⟨ امر به‌معروف: [مقابلِ نهی‌ از منکر] (فقه) وادار کردن مردم به کارهای پسندیده و خوب و تکالیف شرعی.
ترجمه مقاله