انجمن
فرهنگ فارسی عمید
۱. دستهای از مردم که برای رایزنی در مورد امری یا رسیدن به هدفی معین در جایی گرد آمده باشند؛ مجلس.
۲. جای گرد آمدن این عده.
۳. نهادی که از جمع شدن عدهای افراد با اهداف معین تشکیل میشود.
۴. گروه؛ فوج.
۵. [قدیمی] مجلس عزاداری.
〈 انجمن شدن: (مصدر لازم) [قدیمی] گرد آمدن؛ جمع شدن در یک جا.
۲. جای گرد آمدن این عده.
۳. نهادی که از جمع شدن عدهای افراد با اهداف معین تشکیل میشود.
۴. گروه؛ فوج.
۵. [قدیمی] مجلس عزاداری.
〈 انجمن شدن: (مصدر لازم) [قدیمی] گرد آمدن؛ جمع شدن در یک جا.