اندود
فرهنگ فارسی عمید
۱. مادهای مثل کاهگل، گچ، یا سیمان که روی بام یا دیوار مالیده شود.
۲. (بن ماضیِ اندودن) = اندودن
۳. اندوده؛ مالیدهشده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): زراندود، سیماندود، گلاندود.
۲. (بن ماضیِ اندودن) = اندودن
۳. اندوده؛ مالیدهشده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): زراندود، سیماندود، گلاندود.